Net Book رمضان آمد و میزان به عمل شو گر خفته ی خوابی تو سحر شو یــک شب به کنار غــم مسکین از لقمه ی نــانــت بــر حـذر شو
این گرسنگی نیست که من می کشم وقتی می دانم ساعاتی بعد سفره ای رنگین با ناز مادرانه انتظارم می کشد گرسنگی را تو می کشی که نمی دانی ... خفه شدم باقی اش با خودتان نمی توانم بنویسم. فقط بگویم روزه هر روزت قبول مژدگانی ای خیابان خواب ها می رسد ته مانده بشقاب ها آخرین مطالب نويسندگان پيوندها
تبادل لینک
هوشمند |
|||
|